امروز دوشنبه هفتاد و يكمين سالروز تولد «آل پاچينو»، بازيگر نامدار سينماي آمريكا و جهان است.
آل پاچينو با نام كامل «آلفردو جيمز پاچينو» و نام مستعار «ساني» متولد 25 آوريل 1940 در نيويورك از پرآوازهترين بازيگران تاريخ سينماست كه هشتبار نامزد جايزه اسكار شده است.
پاچينو كه قد نسبتا كوتاهي (170 سانتيمتر) در دنياي بازيگري دارد بهعنوان يكي از بزرگترين بازيگران در تمام دوران تاريخ سينما ياد ميشود.
پدرش سالواتور پاچينو کارمند شرکت بيمه و مادرش رز پاچينو خانهدار بود. والدين او هنگام کودکي او از هم جدا شدند. پدربزرگ و مادربزرگ او در اصل اهل سيسيل بودند.
وي در دوران جواني و در حالي که بيش از 22 سال از زندگياش نميگذشت، مادرش را از دست داد. پاچينو پيش از مرگ مادرش، زندگي چندان لذتبخشي را پشت سر نگذاشته بود و چون والدينش خيلي زود از هم جدا شده بودند، مجبور شد به همراه مادرش به خانه پدربزرگش نقل مکان کرده و در آنجا اقامت کند.
ورود او به عرصه بازيگري را بايد سال 1969 دانست. پاچينو در اين سال در فيلم «ناتالي و من» بازي کرد و دو سال پس از آن نيز ايفاي نقشي در «وحشت در نيلي پارک» را پذيرفت. اما بازي در اين دو فيلم هرگز او را راضي نکرد تا اينکه فرانسيس فورد کاپولا تصميم به ساخت يکي از شاهکارهاي تاريخ سينما يعني فيلم «پدرخوانده» گرفت و نقش «مايکل کورلئونه» به او واگذار شد. در ابتدا کاپولا جک نيکلسون را براي ايفاي نقش در پدر خوانده انتخاب کرد، اما نيکلسون اين پيشنهاد را رد کرد چراکه به گفته خودش نقش يک ايتاليايي را بايد يک ايتاليايي بازي کند و با اين کار ناخواسته بزرگترين شانس زندگي پاچينو را به او بخشيد. پاچينو براي اين فيلم نامزد دريافت جايزه اسکار بهترين بازيگر نقش مکمل مرد شد که به آن نرسيد.
در سال 1973 او در فيلمهاي مترسک و سرپيکو بازي کرد. در مترسک نقش آدمي سرگشته را داشت که در پي هويت خويش است و در سرپيکو نيز يک پاچينوي تمام عيار بود. وي در اين فيلم نقش فرانک سرپيکو افسر پليسي را بازي کرد که فساد افسران مافوق خود را افشا ميکند. پاچينو در همان سال بار ديگر نامزد دريافت اسکار شد، اما باز هم اين جايزه نصيبش نشد. با اين حال منتقدان، جايزه گلدن گلوب را به سبب بازي در سرپيکو به وي اهدا کردند.
از ديگر بازيهاي چشمگير پاچينو ميتوان به حضورش در فيلمهاي پدرخوانده 2 (1974)، بعد از ظهر سگي (1975) و فيلم و عدالت براي همه (1979) اشاره کرد. پاچينو براي بازي در همه اين فيلمها نامزد اسکار شد ولي بدان دست نيافت. او ميگويد: «من براي اسکار بازي نميکنم، چون بازيگري عشق من است، عشقي که هرگز نميتوانم رهايش کنم».
او براي بازي در فيلمهايي چون کرامر عليه کرامر (1979)، اينک آخرالزمان و متولد چهارم جولاي (1989) دعوت شد ولي او اين پيشنهادها را قبول نکرد. هنگامي که کاپولا براي فيلم اينک آخرالزمان او را دعوت کرد، پاچينو در يک جمله پاسخ منفي به او داد: «من با تو به جنگ نخواهم آمد».
دهه1990 را براي بايد دهه نويني براي پاچينو دانست، زيرا او که پس از بازي در فيلم انقلاب (1985) مبتلا به ذات الريه شده و مدت چهار سال نيز از عالم سينما دور مانده بود، در فيلم درياي عشق (1989) بار ديگر خوش درخشيد.
جاني (1991)، گلن گري گلن راس (1992)، راه کارليتو (1993)، مخمصه (1995)، تالار شهر (1996)، وکيل مدافع شيطان، دني براسکو (1997) و خودي (فيلم) (1998) اشاره کرد. اما برترين فيلم او در اين دهه، بوي خوش زن در سال 1992 است که جايزه اسکار را برايش به ارمغان آورد. او در اين فيلم ايفاگر نقش مرد نابينايي بود که عشق به همنوع را به بهترين شکل ممکن بيان ميکند.
علاوه بر جايزه اسکار، جايزه گلدن گلاب نيز براي اين فيلم از سوي منتقدان، به او اعطا شد. زماني که نقش شيطان در فيلم وکيل مدافع شيطان (1997) را ايفا کرد، همه بزرگان، نامداران و تماشاگران سينما و مردم عادي او را نابغه خواندند.
در سال1996 از سوي انجمن گوتام جايزه ويژه يک عمر فعاليت هنري نصيبش شد و پيش از آن نيز از سوي فستيوال بين المللي فيلم سن سباستين اسپانيا، جايزه مشابهي به او اهدا شد.
او در سال 2002 در فيلم بيخوابي نقش يک کارآگاه را بازي کرد که در تعقيب يک قاتل حرفهاي است. تاجر ونيزي (2004) را بايد بهترين فيلم او از سال 2000 به بعد دانست.
پاچينو در بازيگري داراي سبک ويژهاي است و به واقع سرشار از استعداد است و به خوبي ميتواند ايفاگر هر نقشي باشد. نکته برجسته در بيشتر بازيهاي او اين است که مخاطب را با خود همراه ميسازد. صداي گرم و دلنشين او در بازي به پاچينو کمک فراواني ميکند، گويي اعضاي بدنش همه هنگام بازي واقعاً بازيگر هستند.
کمتر بازيگري در سينماي جهان ميتوان يافت که نظير پاچينو قدرت بازي با چشم را داشته باشد. چشمان پاچينو قدرت صحبت کردن با مخاطب را دارد و ميتوان برق خاصي را در ديدگان وي احساس کرد. اين يکي از امتيازات منحصر به فرد اوست و فيلم «پدرخوانده 2» اوج بازي وي با چشمهايش بهشمار ميرود. قدرت و تأثير نگاه او صحنههاي جاودانهاي را در تاريخ سينماي جهان خلق کرده است. بهعنوان مثال بازي استثنايي او در سکانس مرگ سولاتسو و پليس خيانت کار در فيلم پدر خوانده 1 ، استعداد بي نظيرش را به نمايش ميگذارد.
در ميان ستارههاي هاليوود، بازيگران انگشتشماري چون مارلون براندو را ميتوان يافت که صدايي مانند او داشته باشند.
«آل پاچينو» طي پنج دهه حضور فعال در دنياي سينما در فيلمهاي ماندگاري بازي كرده است كه از مهمترين آنها ميتوان به پدرخوانده، سرپيکو، بعدازظهر سگي، عدالت براي همه، گشتزني، صورت زخمي، بوي خوش زن، مخمصه، وکيل مدافع شيطان، كافه چيني، تاجر ونيزي، سيزده يار اوشن و قتل منصفانه اشاره كرد.
وي براي فيلمهاي «پدرخوانده»، «سرپيكو»، «پدرخوانده2»، «بعدازظهر سگي» «عدالت براي همه»، «گلن گلي گلنراس»، «ديك تريسي» و «بوي خوش زن» نامزد جايزه اسكار بود كه براي فيلم آخري موفق به دريافت اين جايزه شد.
جايزه بافتا بهترين بازيگر مرد، چهار جايزه گلدن گلوب، بهترين بازيگر جشنواره كارلووي واري، بهترين بازيگر جشنواره سنسباستين و دريافت شيرطلاي افتخاري جشنواره ونيز در سال 1994 بخشي از افتخارات سينمايي اين بازيگر سرشناس هستند.
نظرات شما عزیزان: